طبيعت آتشفشانها:
آتشفشان یک ساختمان زمین شناسی است که به وسیله آن مواد آتشفشانی (به صورت مذاب ، گاز ، قطعات جامد یاهرسه نوع)از درون زمین به سطح آن راه می یابند. انباشتگی این مواد در محل خروج، برجستگی هایی به نام کوه آتشفشان ایجاد می نماید.
آتشفشان یکی از پدیده های طبیعی و دائمی زمین شناسی است که در طول تاریخ زمین شناسی نسبتا بدون تغییر باقی مانده و در ایجاد، تحول و تکامل پوسته و گوشته زمین نقش اساسی داشته و دارد.
تولید مواد آتش فشانی و پدیده های مؤثر در ایجاد آتشفشان از دوره پرکامبرین تا عهد حاضر تغییر چندانی نداشته است و آنچه در این راستا تغییر کرده است، نوع دانسته ها، چگونگی اندیشیدن و نحوه بهره گیری از آنهاست.
كوههاي آتشفشاني با كوههاي معمولي بسيار متفاوت ميباشند، زيرا اين كوهها توسط فرايندهايي نظير چينخوردگي يا بالاآمدگي يا فرسايش ايجاد نشدهاند بلكه در اثر تجمع مواد فوراني نظير لاوا،بمبهاي آتشفشاني و يا خاكسترهاي آتشفشاني ايجاد شده است. ً يك آتشفشان معمولاً يك تپه مخروطي شكل و يا يك كوه ميباشد كه در اثر تجمع مواد مذاب اطراف دودكش كه به مخزن مواد در زير زمين وصل است ايجاد شده است.
حركت مواد مذاب توسط نيروي ارشميدس و يا فشار گازها و به دليل سبكتر بودن ماگما از سنگهاي اطراف خود به بالا رانده ميشود و در نهايت در نواحي از پوسته كه ضعيف ميباشد پوسته را شكسته و ماده مذاب به سطح زمين ميرسدو بدينترتيب فوران آغاز ميشود.
مواد مذابي كه در زيرزمين قرار دارند و طريق دودكش يا لوله آتشفشاني به طرف بالا حركت مينمايند كه اصطلاحاً ماگما ناميده ميشوند. اما بعد از اينكه اين ماگما از آتشفشان فوران نموده با آن لاوا (گدازه) گفته ميشود.
گدازه هنگامي كه از دودكش به خارج حركت مينمايد ماده گداخته سرخ و متخلخلي ميباشد اما در اثر سرد و اكسيد شدن به رنگ قرمز تيره، خاكستري و يا رنگهاي ديگر تغيير مينمايد. گدازههاي خيلي داغ، داراي گاز فراوان همچنين حاوي آهن و منيزيم به صورت سيال بوده و جرياني نظير قير داغ دارند. در صورتيكه گدازههاي سردتر، با گاز كم و درصد بالاي سيليس و سديم و پتاسيم جريان آرامي نظير حركت عسل غليظ بر روي شيب دارند.
ماگماها عمدتاً حاوي اكسيژن، سيليس، آلومينيوم، آهن، منيزيم، كلسيم، سديم، پتاسيم، تيتانيم و منگنز ميباشد. البته ممكن است داراي عناصر ديگر به صورت جزئي باشند
ماگما داراي گازهاي حل شده مي باشد که وجود این گازها باعث بوجود آمدن آتشفشان هایی که حالت انفجاری و اتشفشان هایی که حالت آرام هستند می شود .
جدايش شديد گازها از گدازه ممكن است توليد سنگي بنام پوميس را نمايد. اين سنگ بعلت وجود حبابهاي گاز در آن بسيار سبك بوده و بر روي آب شناور ميباشد.
توده های نفوذی:
شکل توده های نفوذی با توجه به سنگ های دربرگیرنده (میزبان) به 2 دسته تقسیم می شوند:
الف – توده های نفوذی که سنگ میزبان و سنگ های مجامد را قطع می کنند مانند باتولیت ، ایتوک و دایک
ب – توده های نفوذی که با سنگ میزبان حالت موازی مانند سیل ، لاکولیت و فاکولیت
دایک: توده های آذرین نفوذی تخته ای یا دیواره مانند که شیب تندی داشته و لایه بندی یا فولیاسیون سنگ های دربرگیرنده را قطع می کند.
سیل: توده های آذرین نفوذی تخته ای که به موازات ساختمان های صفحه ای سنگ در برگیرنده نفوذ می نماید.
باتولیت: توده های نفوذی بزرگ و معمولا متقاطع با سنگ های درونی که وسعت بیرون زدگی های آنها بیش از 100 کیلومتر مربع می باشد.
استوک : توده های کوچک و متقاطع سنگ های درونی، با بیرون زدگی کمتر از 100 کیلومتر مربع.
لاکولیت مجموعه وسیعی از سنگ های آذرین در بین لایه های رسوبی را لاکولیت گویند که به صورت عدسی شکل می باشد. لاکولیت ها معمولا از سیل ها ستبرتر ولی در ازای آن کمتر است. که لویولیت، فاکولیت و بیسمالیت حالات خاصی از آن می باشند.
بیسمالیت: لاکولیتی است که قسمتی از سقف آن بر اثر شکستگی ها به طرف بالا رانده شده است.
فاکولیت: اشکالی از مواد گداخته که به صورت هم شیب باتاق تاقدیس یا ناو ناودیس لایه های رسوبی، انجماد می یابد. فاکولیت می تواند بی ریشه باشد و از ذوب موضعی سنگ های رسوبی به هنگام چین خوردن به وجود آید.
لوپولیت: توده های بزرگ و معمولا هم شیب با سنگ های درونی بوده و به شکل عدسی یا محدب می باشد.
رابطه آتشفشان شناسی با سایر علوم زمینی
· ژئوفیزیک:
برای اثبات و آگاهی از کانونهای درونی آتشفشانها و پیشگویی شکل و محل و موقعیت آن.
· ژئوشیمی:
تعیین دقیق عناصر که بصورت مواد جامد ،· مایع و گاز از آتشفشان خارج می· شوند.
· ترمودینامیک:
برای فهم و ارزیابی نیروی حرارتی آتشفشان و انرژی حاصله از آن و رابطه تشکیل مواد گداخته با حرارت و فشار و همچنین انجماد آن.
· سنگ شناسی:
جهت اطلاع از اختصاصات گدازه و شناسایی دقیق سنگهای آتشفشانی
· رسوب شناسی:
پراکندگی و نحوه انتشار مواد جامد آتشفشانی در دریاها و خشکیها که به صورت خاکستر ، توف
، برش و ... ته نشین میشوند.
پراگندگی آتشفشانهای جهان:
پراکندگی آتشفشان های جهان براساس موقعیت و نوع مخروط آنها شامل موارد زیر می باشد:
|
1. نواحی آتشفشانی اروپا تا قفقاز |
2. نواحی آتشفشانی آفریقا و دریای سرخ |
3. نواحی آتشفشانی خاور میانه و اقیانوس هند |
4. نواحی آتشفشانی زلاندنو تا فیجی |
5. نواحی آتشفشانی مالزی و استرالیا |
6. نواحی آتشفشانی اندونزی و جزایر آندامان |
7. نواحی آتشفشانی فیلیپین و آسیای جنوب شرقی - نواحی آتشفشانی ژاپن، |
8. تایوان و جزایر ماریان. |
9. نواحی آتشفشانی کوریل، |
کامچاتکا و سرزمین اصلی آسیا.10 |
11. نواحی آتشفشانی آلاسکا |
12. نواحی آتشفشانی کانادا و آمریکای غربی |
13. نواحی آتشفشانی هاوایی و اقیانوس آرام |
14. نواحی آتشفشانی امریکای مرکزی و مکزیک |
15. نواحی آتشفشانی امریکای جنوبی |
16. نواحی آتشفشانی دریای کارائیب یا هند غربی |
17. نواحی آتشفشانی ایسلند و اقیانوس منجمد شمالی |
18. نواحی آتشفشانی اقیانوس اطلس |
انواع آتشفشان:
الف) آتشفشان نوع ولكانو:
در اين آتشفشان به علت گرانروي زياد گدازه دهانه دودكش بسته ميشود. و با بالا رفتن فشار گدازهها در زير مواد قبلي باعث ميگردد كه به حالت انفجار دهانه كنده شده و به قطعات ريز تبديل شده توليد ابرهايي ضخيم و وسيعي از خاكستر ميكند كه در هوا پراكنده شده و سپس رسوب ميكنند. اين گدازهها شكلي به حالت مخروط ساده را ايجاد ميكنند. اين نوع مخروط آتشفشانها اغلب داراي دو شيب يكي به طرف دهانه و يكي به طرف خارج است.
ب) آتشفشان سپري (هاوايي) :
در اين آتشفشان فوران شديد نميباشد. آتشفشان به شكل مسطح است. گدازه بازالتي است و از سياليت زيادي برخوردار است. دهانه در اين نوع روي دامنه كوه قرار دارد.
ج) آتشفشان استرومبولي :
آتشفشاني منظم است ارتفاع آن زياد و شيب تندي دارد. به سبب داشتن گدازهاي نسبتاً لزج ممكن است كه بر اثر بسته شدن دهانه آن انفجار توليد كند. اين نوع آتشفشان خاكستر ندارد ولي به مقدار زياد بمب و قطعات جامد دارد.
در هنگام انفجار توليد ابرهاي سبك وزن ميكند. سياليت گدازه در اين نوع از نوع هاوايي كمتر است.
د) آتشفشان نوع وزوو :
در اين نوع آتشفشان به سبب لزجي فراوان گدازه منجر به بسته شدن دودكش شده و سپس در اثر فشار گازهاي زيرين كه به سمت بالا وارد ميشود مخروط بلندي تشكيل ميشود كه به نام گنبد يا سوزن خوانده ميشود.
جنس گدازه در اين نوع آتشفشان آندزيتي است كه به مراتب گرانروي بالاتري نسبت به بازالت دارد. در اين آتشفشان ابرهاي سوزان توليد شده بيشتر موازي سطح زمين پراكنده ميشوند و نه به صورت قائم
تفرا : هر نهشته پيروكلاستيك كه سنگ نشده باشد و معمولاً بر اساس نوع و اندازه قطعاتي كه دارد مشخص ميشود.
آتشفشان نوع سيندر:
اين نوع آتشفشان هنگامي به وجود ميآيد كه تفرا فوران ميكند از دودكش بيرون ميآيد و در اطراف دودكش نهشته ميشود. اين تفراهاي جمع شده كه معمولاً سيندر ناميده ميشود، تشكيل كوهي به شكل مخروط را ميدهند.
شكل آتشفشانها
بطور عمومي آتشفشانها سه شكل هندسي عمده دارند:
مخروطها ( Cones ) , سپر ها ( Shields ) و ورق ها ( Sheets ) .
مخروط ميتواند متقارن باشد, مانند آنچه در مورد برخي ازآتشفشانهاي آندزيتي ملاحظه مي گردد.
مخروط ميتواند بواسطه يك كالدراي مركزي قطع شده باشد.مخروط ميتواند كنده مانند كوتاه با دهانه مركزي وسيع باشد ( مانند مخروطهاي توفي حلقوي ) غلظت , ميزان فوران , دوره فازهاي فوراني , نوع ميكانيسم انفجاري از جمله فاكتور هاي عمده در نحوه شكل يافتن مخروط ها و ديگر اشكال آتشفشان مي باشند.
گدازه هاي بسيار غليظ ( يا جريانهاي پيروكلاستيك غليظ ) در اطراف دامنه آتشفشان و يا در پاي آن تجمع مي يابند ( حتي اگر ميزان فوران بالا باشد ) در حالي كه گدازه هاي بسيار رقيق و همچنين جريانهاي پيروكلاستيك جيم و روان , بسرعت از دهانه مركزي آتشفشان دور شده و تشكيل دامنه هاي كم
شيب با و سپرهاي لنتيجه آتشفشاني كم ارتفاع مي دهند.
آتشفشانهاي سپري مي توانند بعنوان حد واسط مخروط ها و ولكانيسم ورقي محسوب شوند.
آتشفشانهاي اخير تشكيل بازالتهاي سيلابي و يا جلگه اي مي دهند. اين بازالتها تجمع عظيمي از مواد خروجي بصورت ورقي يا صفحه اي داده كه برخي از جريانها گدازه اي مساحتي متجاوز از يكصد هزار (000/100) كيلومتر مربع را مي پوشانند, بدون اينكه تغييرات مهمي در ضخامت جريانها ملاحظه گردد .
همچنين برخي از گدازه هاي تحول يافته و رقيق تشكيل ورق هاي گسترده داده اند. وسيع ترين نوع ته نشستهاي آتشفشاني ورقي مواد آذر آواري و يا در واقع تفراهاي ريزشي ( Fallout tephra ) مي باشند كه تشكيل پوشش هاي گسترده از لاپيلي هاي پاميسي و يا خاكستر هاي آتشفشاني مي دهند . شكل عمومي اينگونه صفحات تفرائي بيضوي مي باشد زيرا بعلت تاثير جريان باد در يك جهت خاص كه منطبق با جهت وزش باد است بيشتر پراكنده ميشوند بطوريكه طول آن ممكن است به صدها و حتي هزاران كيلومتر برسد . البته اكثر اين ورق ها كم ضخامت مي باشند و حجم بازالتهاي جلگه اي يا سيلابي و جريانهاي پيرو كلاستيك عمده را ندارند . چنين ورق هاي تفرائي منفرد نتيجه انفجارهاي پر قدرت مي باشند كه رد آنها را مي توان تا مبداء كه معمولاً يك كا لدرا مي باشند دنبال نمود . اين ته نشستهاي تفرائي بخصوص لايه هاي خاكستر دار آتشفشاني را كه خوب حفظ شده اند مي توان ما بين ته نشستهاي عميق دريائي ملاحظه كرد. در روي خشكي , بخش عمده اي از آنها فرسوده مي گرددو يا ممكن است آثار آنها را در توبوگرافيهاي پست, در بين ته نشستهاي درياچه اي در زير جريانهاي آذر آواري و غيره مشاهده نمود.
طبقه بندي سنگهاي آذرين :بر اساس در صد سيليس SiO2 موجود در سنگ است .بطوريكه:براين اساس ماگما يا گدازه اي كه داراي سيليس بيشتري باشد , غليظ تر و گرانروتر ( مقاومت در برابر جاري شدن) خواهد بود . از طرف ديگر ميزان گاز و سيالات اين گدازه ها بيشتر خواهد بود اين خصوصيات باعث مي شود كه آتشفشانهاي داراي گدازه هاي سيليسي تر شدت انفجاري بيشتري داشت ه باشد.
مهمترين عوامل موثر در تركيب شيميايي ماگماها:
1- تركيب شيميايي گوشته
2- درجه ذوب گوشته, بدين معني كه بر اساس ميزان حرارت گوشته و فشار گوشته (عمق شروع به ذوب گوشته) كه قوياً به هم وابسته اند , باعث ميشود كه درصدي از گوشته كه ماده اي خمير مانند است شروع به ذوب كند.هر قدر فشار بيشتر ( عمق حجره ماگمايي) و حرارت كمتر باشد درجه ذوب (درصد ذوب يك واحد ماگما كمتر مي شود. هر قدر ميزان ذوب كمتر باشد ماگما از عناصر آلكالن (سديم و پتاسيم ) بيشتر و در نتيجه سيالات و گازها غني تر خواهد بود و هر قدر ميزان ذوب بيشتر باشد ماگما از عناصر آهن و منيزيم غني خواهد بود.
3- تبلور تفريقي, بدين معني كه ماگماي موجود در حجره ماگمايي با گذشت زمان دچارتحول مي گردد. طي اين دگرگوني بيشتري خواهد بود و يا به اصطلاح اسيدي ميشود. بنابراين امكان توليد ماگمايي (و در نهايت گدازه) اسيدي از يك ماگماي بازيك ( كم سيليس ) در طي زمان وجود دارد.
4- آلودگي پوسته اي , بدين معني كه ماگماي تشكيل شده در گوشته تا قاعده پوسته, از آنجا كه داراي چگالي كمتري نسبت به سنگهاي جامد اطراف خواهد بود, به سمت بالا حركت ميكند و در بخش هاي بالاتر پوسته نفوذ مي كند.گرماي اين ماگما آنقدر بالاست كه مي تواند بخشهايي از پوسته كه در تماس باآن است را ذوب و در نهايت هضم كند. تركيب ميانگين پوسته زمين سيليسي است , بنابراين هضم پوسته سيليسي در يك ماگماي معمولاً (بازيك) باعث تعيير تركيب شيميايي ماگماي اوليه و سيليسي شدن آن مي شود.
5- اختلاط ماگمايي , به معني مخلوط شدن ماگماهايي باتركيب متفاوت در حجره ماگمايي می باشد.
عوارض آتشفشانها:
الف)تسونامی
گاهي فوران ماگما در اعماق دريا صورت ميگيرد، در اين حالت ممكن است به دليل فشار و فرونشيني آب دريا، امواج بسيار شديدي به نام تسونامي ايجاد گردد كه گاهي خسارت بسيار زيادي به مناطق ساحلي وارد ميآورد.
ب)جریانهای گلی وگدازه:
انفجار درياچههاي آتشفشاني و يا فوران در زير پوشش يخ در نواحي يخچالي و ذوب سريع آنها سبب ايجاد سيلها و جرياناتي از گل آتشفشاني ميگردد، در صورت زياد بودن حجم، اين سيلها ميتوانند مناطق وسيعي را بپوشانند. گدازهها بخصوص گدازههاي بازيك نيز جريانهايي ايجاد مينمايد كه البته به علت سرعت كم حركت گدازه و امكان دور شدن از محيط خطر كمي دارند.
ابر های سوزان:
تودهاي از خاكستر به همراه بخار آب و ساير گازها كه حرارت بسيار بالا داشته و به علت سنگين بودن نسبت به هوا در امتداد شيب كوه به سمت پائين حركت مينمايد. اين تودهها در حين حركت خود همه چيز را ميسوزانند و هيچ موجود زندهاي برجا نميگذارند. پيش از بروز چنين پديدهاي بايد منطقه را از سكنه تخليه نمود.
پدیدههای همراه آتشفشانها
پدیدههای ویرانگر
پدیدههای ویرانگر قدرت تخریب زیادی دارند و عموما خطرناکاند، مانند هنگامی که فورانها در زیر پوششی از آب دریا یا یخ یخچالها صورت گرفته باشد. اگر فوران در اعماق دریا صورت گیرد، انفجار و مخصوصا فرونشستن آب دریا که پس از آن صورت میگیرد، باعث پیدایش امواج بسیار شدید (تسونامی) میشود.
بهمنهای سوزان
بهمنهای سوزان فقط در نتیجه قوه ثقل بر روی تودهای از گدازه که قسمتی از آن جامد گردیده، بوجود میآیند. اگر گدازه ویسکوز که سطح آن جامد باشد و با فشار مواد مذاب زیرین از جا کنده شود و از دهانه لبریز و روی دامنه سرازیر گردد، نیروی ثقل از یک طرف و خروج شدید گازهای متراکم و محبوس از طرف دیگر ، سبب تحرک بیشتر قطعات ریزشی و سوزان در شیبهای تند دامنه آتشفشان میشود.
بارانهای ناشی از فوران
فوران آتشفشانی همیشه بخار آب زیاد وارد اتمسفر مینماید که با فوران خاکستر هم همراه است. خاکسترهای ریز آتشفشانی که در هوا معلق میباشند، مانع رسیدن نور خورشید به سطح زمین میگردند و در نتیجه سبب کاهش دما میشوند.
کمانهای نورانی
از پدیدههای ثانوی دیگر میتوان کمانهای نورانی را ذکر کرد که در هنگام انفجار شدید کوه وزوو مشاهده و حتی عکسبرداری شد و بسیار جالب و استثنایی است. کمانهای مزبور را باید امواج صوتی دانست که بخشهای متحدالمرکزی از انبساط و انقباض هوا در آنها پدید آمده است و این بخشها باعث شکست نور میشوند.
انواع فوران:
....نوع هاوایی
....نوع استرومبولی
....نوع وولکائو
....نوع پله
.... نوع کومولوولکان یا کوپول
نوع هاوایی
این نوع آتشفشان به شکل گنبدی می باشد و بیشتر مخروط آن از گدازه رقیق با ضخامت زیاد و گسترش کم است. ارتفاع این نوع آتشفشان نسبتا کم است. از دهانه آن اغلب گدازه های بازیک با سیالیت بالا و مواد پرتابی کم، بیرون می ریزد.
به علت وجود میزان کم گاز در گدازه این نوع آتشفشان، فوران جریانی در آن دیده می شود.ماگمایی که به سطح می رسد، معمولا به صورت فواره یا چشمه های گدازه ای خارج می شود. این نوع آتشفشان در جزایر هاوایی به تعداد زیاد یافت می شود. در جزیره ایسلند نیز از این نوع آتشفشان یافت می شود
نوع استرومبولی :
در آتشفشان های نوع استرومبولی ماگمای نسبتا رقیق با ترکیب بازیک و مواد پرتابی کم تا زیاد می باشد که مواد پرتابی به صورت ریتمی از اسکوری های ملتهب، لاپیلی و بمب می باشد. عمده فعالیت این نوع آتشفشان در ساحل غربی ایتالیا دیده شده است. فعالیت های آرام استرومبولی از دهانه های باز صورت می گیرد و گدازه های نسبتا سیال در افق های بالایی مجرای آتشفشان وجود دارند.
به علت گرانروی بالای ماگما، خروج گاز زیادتر از انواع ماگماهای سیال نوع هاوایی صورت می گیرد.
فوران های طولانی مدت استرومبولی می تواند مخروطهای مختلط را تشکیل دهد، در حالی که فوران های کوتاه مدت معمولا مخروط های اسکوری دار را تشکیل می دهند. خاکستر در این نوع آتشفشان کم بوده و به هنگام انفجار تولید ابرهای سبک وزنی را می کند.شیب مخروط این نوع آتشفشان از شیب آتشفشان نوع هاوایی خیلی بیشتر است.
نوع وولکانو:
در نوع وولکانو، گدازه های خمیری شکل، دهانه آتشفشان را مسدود می کند و مانع خروج گازها و بخارات می شود. پس از آن که فشار گازها و بخارات بر اثر تراکم زیاد شد، انفجارات شدید تولید می کند. بر اثر انفجار، ذرات مواد مذاب با فشار به خارج رانده شده و بر اطراف پرتاب می شوند و تولید ابرهای ضخیم و وسیعی از خاکستر را می کنند. این ذرات خاکستر، پس از سرد شدن در اطراف دهانه آتشفشان ریخته شده و تولید مخروطی از خاکستر می کند.
این نوع مخروط آتشفشانی اغلب دارای دو شیب است که یکی به طرف دهانه و دیگری به طرف خارج است گدازه مذاب در آن ها به صورت روانه، خیلی کم و نسبتا محدود است.
یک کوه آتشفشان ممکن است مدتی به شکل یک نوع و مدتی دیگر به شکل نوعی دیگر آتشفشانی می کند. چنان که آتشفشانی کوه وزوو و اتنا. گاهی از نوع استرومبولی و زمانی از نوع وولکانو می باشد.
نوع پله ای :
در آتشفشان نوع پله که در جزیره مارتینیک قرار دارد، مجرای آتشفشانی به وسیله گدازه بسیار لزج و خمیری شکلی مسدود می شود و در نتیجه گازها و بخارات برای خود سوراخ و راهی در دامنه و پهلوی کوه پیدا می کنند. ابرهای سوزان در این نوع آتشفشان تقریبا شبیه نوع وولکانو می باشند ولی شدت خروج آنها از دهانه زیادتر است. به علاوه، حرکت آنها موازی با سطح زمین و گاهی مایل با آن است، در حالی که در نوع وولکانو این حرکت به صورت قائم می باشد.
در آتشفشان نوع پله، اغلب مواد مذابی که خیلی غلیظ و خمیری شکل هستند با فشار زیاد از دهانه خارج می شوند و به شکل سوزنی در دهانه کوه منجمد می شوند که به این مواد منجمد شده در دهانه کوه، سوزن پله می گویند.
نوع کومولوولکان :
مخروط این نوع آتشفشان به شکل گنبد است که به یک طرف بیشتر متمایل است. این نوع آتشفشان در شرایطی تقریبا مشابه نوع پله ایجاد می شود. قطعات بزرگی از سنگ، که از دهانه این نوع آتشفشان خارج می شود، ممکن است دارای سطوح صیقلی یا مخطط باشند
ساختمان آتشفشان:
1) دودكش : مجاري ايست كه گدازه از آن عبور كرده و به سطح زمين ميرسد و رابطي بين مخزن ماگما و سطح زمين ميباشد. گاهي دودكش با مواد مذاب پر ميشود. دودكش ممكن است ساده باشد و از مجاري متعددي تشكيل شده باشد كه مجاري اصلي را دودكش اصلي و و انشعبات ديگر آن را دودكشهاي فرعي مينامند.
2) دهانه : انتهاي دودكش يعني در جايي كه گدازه به سطح زمين ميرسد دهانه ناميده ميشود. اگر دودكشهاي فرعي داشته باشيم دهانههاي فرعي هم به وجود ميآيند. معمولاً در محل دهانه چالهاي به نام كراتر به وجود ميآيد كه ممكن است كراتر كامل يا ناقص باشد.
انواع دهانه :
دیاترم :عبارت است از دهانه های انفجاری که براثر انفجار ناشی از وجود گازهای آتشفشانی تشکیل گردیده است. این گازها خاستگاه ماگمایی و غیر ماگمایی دارند.مار: دهانه های نسبتا وسیع آتشفشانی که اغلب به وسیله بخار آب حاصل از گرمای ایجاد می شوند. مآرها اغلب در مناطق مرطوب و دریایی رخ می دهند.
کالدار : دهانه های خیلی وسیع آتشفشانی که قطر آنها به چندین کیلومتر می رسد و شامل انواع ذیل می باشد:
کالدار انفجاری کالدار ری ریز شی کالدار فرسایشی
3) مخروط : بعد از بيرون ريختن گدازه از دهانه آتشفشان با سرد شدن گدازهها مخروط به وجود ميآيد. قطر مخروطها مختلف هستند برخي ممكن است بسيار وسيع باشند. (نوع كالدرا)
انواع مخروط :
مخروطهای گدازهاي :فقط از کدازه تشکیل شده اند
جنس اين مخروط از گدازه كه بسيار سيال ميباشد، است و دامنهاي با شيب ملايم دارد.
2) مخروطهاي مركب : (استراتوولكان)(مخروط های چینه ای )
جنس آنها از طبقات متناوب گدازه و مواد آذرآواري(پیرو پلاستیک) ميباشد.اگر مواد خروجي آتشفشان فقط مواد آذرآوري باشد تشكيل مخروط نميدهد
3)مخروط های تغرایی:فقط از مواد آ ذر آواریی تشکیل شده اند
4) سوزن يا گنبد : گاهي گدازه درون دودكش را پر ميكند بر اثر فشار گازهاي درون ماگماي زيرين مواد مذاب سرد شده درون دودكش را بالا آورده و شكلي به صورت سوزن يا گنبد را پديد ميآورد. (نوع پله)
شدت آتشفشان:
آتشفشانها از نظر وجود یا عدم وجود انفجار و نیز شدت انفجار اقسام مختلفی دارند که در زیر به انواع آنها اشاره میکنیم.
بدون انفجار: در این حالت قسمتی از پوسته جامد زمین شکافته شده و گدازهها که غالبا غلظتی کم داشته و روان میباشند، به بیرون جاری میشوند.
با انفجار محدود: نمونه آتشفشانهای با انفجار محدود در مونالوآ (هاوایی) که در سال 1949 دیده شده است. اینگونه آتشفشانها در مراحل اولیه فعالیت ، بدون انفجار میباشند، ولی در مراحل آخر با انفجار همراهند.
انفجار نقطه ای : این نوع آتشفشانها را میتوان گونههای حقیقی آتشفشان به حساب آورد انفجارهای نقطهای ممکن است منفرد و تنها باشند یا تکراری و کم و بیش همیشگی. این نوع آتشفشانها احتمال دارد در هر نوبت گونههای خاصی از گدازه که ممکن است اسیدی یا قلیایی و یا حد واسط باشند، بیرون بریزند. نمونه این آتشفشانها ، آتشفشان استرومبولی در جزایر لیپاری است.
مواد آتشفشانی :
گدازه: ماده اي داغ، جوشان و متشكل از سييلكاتهاي مختلف كه نسبت به ماگما گاز و بخار آب بسيار كمتري دارد. به دليل گرماي زياد در زمان خروج از دهانه آتشفشان به رنگهاي قرمز، زرد و سفيد ديده ميشوند. گدازهها مي توانند اسيدي حدواسط و يا بازيك باشند. گدازههاي بازيك نسبت به گدازههاي اسيدي گرانروي كمتر و سرعت بيشتري داشته و سطح وسيعتري را ميپوشانند.
در گسترش گدازه غلظت، حجم گازها، شيب و شكل محل حركت گدازه و فشار نقش بسيار مهمي دارند. هر چه به دهانه آتشفشان نزديكتر شويم غلظت گدازه كاهش و حرارت آن افزايش مييابد.
گاز ها: گازها در همه مراحل آتشفشاني ديده مي شوند و يكي از نشانههاي فعال و يا نيمهفعال بودن يك آتشفشان محسوب ميشوند. ميزان محلول بودن گازها به فشار وحرارت ماگما بستگي دارد و بر اساس ميزان گازهاي محلول ياگار ماگما را به سه دسته تقسيم نموده است.
تقسيمبندي ياگار
بر حسب مقدار گاز موجود در ماگما، آن رابه سه دسته تقسيم نموده
هيپوماگما ماگماي تحت فشار بسيار زياد كه سرشار از گازهاي محلول است
پیروماگما ماگماي گازدار كه گازها تمايل به خروج داشته ولي هنوز فاز جداگانهاي تشكيل ندادهاند
3-اپيماگما:ماگمايي كه گازخود را ازدست داده است ومواد مايع و گازي دو فاز جداازهم تشكيل دادهاند.
لار ها: روانههايي از گل و خاكستر كه در اثر اجتماع مواد پرتابي آتشفشان بر روي دامنه ايجاد ميشوند را لاهار مينامند.
لاهار به دليل گرانروي زياد مي تواند قطعات بسيار بزرگي از سنگ را با خود حمل نمايد و در طول مسير
حركت خود خسارات زيادي وارد نمايد.
لاپیلی : ذراتي با قطر2/0تا 3 سانتيمتر از جنس سنگهاي جدار دودكش آتشفشان كه آب خود را از دست داده است. برخي از انواع لاپيلي كه از گدازههاي اسيدي به وجود آمدهاند و بافت حفرهداري دارند به نام پوكه معدني (پرليت) خوانده ميشوند كه در ساختمانسازي بكار ميرود.
پونس یا پامیس : اجسامي شيشهاي، جامد، بسيار پرحفره، سبك و اسيدي كه در اث باز شدن ناگهاني دهانه آتشفشان در نتيجه فشار ماگما به بيرون پرتاب ميگردند. قطر پونس ممكن است تا 10 سانتيمتر نيز برسد.
به دليل تخلخل زياد و كم بودن چگالي بر روي آب باقي ميمانند و با وجود تفاوت اندازه بارزي كه با خاكسترها دارند در محيط آبي پس از آنها تهنشين ميشوند.پونسها داراي انواع مختلفي هستند مانند سنگپا كه سنگي تيره و حاصل از گدازههاي حدواسط تا بازيك است.
چگالي پونس معمولاً كمتر از يك ميباشد.
ماگما: ماگما مایعی است سیلیکاته با گرانروی زیاد همراه با گاز و مواد فرار گدازه یا لاوا ماگمایی است که مواد فرار خود را از دست داده باشد. ماگماها ممکن است کاملا مایع و یا نیمه متبلور باشند. گدازهها معمولا نیمه متبلورند. زیرا محتوی بلور ، کانیهایی هستند که نقطه ذوب و یا انجماد بالاتر دارند. این بلورها یا مستقیما از ماگما متبلور شدهاند و یا کانیهای دیرگداز سنگ ما در ماگما هستند که از سنگ مادر جدا شده و به داخل ماگما افتادهاند
گدازه Lava:
ماگمایی است که به سطح زمین راه یافته است. گدازه می تواند در سطح زمین مانند
رودخانه جریان یابد یا تشکیل دریاچه را بدهد.
گرانروی ماگما ( ویسکوزیته( Viscosity) :
هر چه میزان Sio2 در ماگما بیشتر باشد، گرانروی ماگما بیشتر شده و سیالیت کاهش می یابد.
گرانروی ماگما، میزان مقاومت ماگما در مقابل جریان یافتن است یا میزان اصطکاک داخلی ماگما که به ترکیب شیمیایی، دما و فشار حاکم بر ماگما بستگی دارد. واحد گرانروی NS/m2 که به آن پواز می گویند و با u نشان داده می شود.
گرانروی ماگما بسته به ترکیب شیمیایی ، درجه حرارت و مقدار درصد گاز محلول تغییر میکند. گرانروی ماگماهای بازالتی حداقل 100 پواز و گرانروی ماگماهای گرانیتی بین 3 10 تا 6 10 پواز میباشد. گازهای محلول در ماگما سبب پایین آمدن وزن مخصوص کلی ماگما و نیز تقلیل گرانروی میشوند. گرانروی یک ماگما با پیشرفت تبلور در آن ماگما نسبت مستقیم دارد. زیرا افزایش فازهای جامد و بالا رفتن درصد سیلیس در مایع باقی مانده موجب افزایش گرانروی میشود.
حرارت ماگما:
حرارت ماگماها بین 1500 تا 500 درجه سانتیگراد است. ماگماها وقتی میتوانند به سطح زمین برسند که حرارتی بین 950 ( ریولیتها ) تا 1200 درجه سانتیگراد ( بازالتها ) داشته باشند زیرا در کمتر از این حدود حرارتی ، ماگماها منجمد شده و در همان عمقی که هستند متوقف میشوند.
ترکیبات شیمیایی ماگما:
مطالعات زیادی برای تشخیص ترکیب شیمیایی ماگماها از لحاظ کانی شناسی ، درصد اکسیدها و مواد فرار صورت گرفته و نتیجه این شده که ماگماها اصولا از اکسیدهای مختلف تشکیل شدهاند اما بسته به نوع ماگما درصد هر اکسید متفاوت است. اکسیدها عمده سازنده ماگماها عبارتند از:
Si O2 , Al2 O3 , Fe O , Fe2 O3 , Ca O , Mg O , Na2 O , K2 O , Ti O2 , Mn O , P2 O5 , H2 O , C O2
علاوه بر اکسیدها فوق ، ترکیبات زیر نیز در ماگماها دیده شدهاند:
fe cl 3 , Al cl3 , B O3 , H F , H CL , C O , S O2 , S H2 , H2 , N H3 , C H
بمب های آ تشفشانی :
بمبها قطعاتی از گدازه هستند که دارای اشکال خاصی میباشند و این شکل احتمالا بر اثر چرخش آنها هنگامی که به هوا پرت میشوند، بوجود میآید. اندازه بمبها بیش از 64 میلیمتر میباشد و در هنگام فوران حالت پلاستیکی دارند. بعضی اوقات اندازه بمبها بسیار یزرگ میباشد به عنوان مثال در انفجار آساما در ژاپن در سال 1935 بمبهایی با قطر 6 الی5 متر و وزن 200 تن تا ارتفاع 600 متر به آسمان پرتاب شد.
عوامل موثر در شکل بمب ها :
شکل بمبها تابع عواملی مانند غلظت ماگما ، اندازه و سرعت حرکت آنها در آسمان،
مدت زمان سرد شدن ، مقدار انبساط حفرهها و شکل آنها در سطح تماس
بستگی دارد. معمولا در تعریف بمب عنوان میشود که شکل آنها تابع چرخش آنها در آسمان است. ولی به ندرت بمب ها آنقدر سریع میچرخند که این چرخ بتواند شکل آنها را تعیین کند. بمبها انواع مختلفی دارند که در زیر به انواع آنها اشاره میشود
انواع بمب های آتشفشانی :
بمبهای کروی
این دسته از بمبها حاصل سرد شدن و شکل گرفتن ماگمایی با ویسکوزیته پایین ،
یعنی ماگمای بازالتی هستند. همین ماگماها میتوانند بمبهای دارای شکل یا دوکی شکل را بوجود آورند. معمولا این بمبها در فورانهای نوع استرومبولی دیده میشود.
بمبهای نواری یا روبانی شکل
بمبهایی هستند که معمولا در جهت طول راه هستند و بیشتر دارای حفراتی میباشند.
بمبهای تاپاله گاوی
بسیاری از بمبها ممکن است هنگامی که زود میآیند، پخش شده و به زمین بچسبند که دلیل آن سیالیت بالای گدازه است. از جوش خوردن این بمبها به یکدیگر سنگی به نام آگلوتیلیت بوجود میآورد.
بمبهای گل کلمی
این بمبها بیشتر حاصل برخورد مواد مذاب با آب میباشند.
بمبهای مرکزدار
بمبهایی هستند که دارای هستهای میباشند که قبلا جامد بوده است. هسته آنها میتواند از سنگهایی باشد که قبلا توسط همان آتشفشان تولید شده است. یا اینکه زینولیتهایی از سنگ مادرهای ساب ولکانیک باشد. توزیع بمبهای مرکزدار در بین آتشفشانهای بیقاعده است و در حقیقت فقط تعداد کمی از مخروط چنین بمبهایی را تولید میکنند.
بمبهای قشر نافی
تشکیل این بمبها به این صورت است که بمب مزبور ابتدا دارای هستهای شکل پذیر بوده و روی هسته را قشری نازک و شیشهای میپوشاند. این قشر بر اثر انجماد قسمت درونی دارای شکافهای زیاد میشود و منظره قشر نافی به خود میگیرد.
انواع فعالیتهای آتشفشانی بر اساس اهمیت مواد خارج شده به قرار زیر است:
فوران های اصلی:
معمولا تحت عنوان فوران اصلی از مراحل تشکیل یک آتشفشان جدید صحبت میشود. این فورانها را نمیتوان از فورانهایی که دودکش مسدود دارند مجزا نمود. ولی میتوان ادعا کرد که در فورانهای اصلی دودکش جدید حاصل میشود در حالی که در فورانهای گازی فقط دودکش قدیمی دوباره باز میگردد از نظر توصیفی مراحل تولید یک آتشفشان به شرح زیر است:
اول خاکهای محل دهانه بر اثر انفجار به اطراف پراکنه میشود. این عمل با لرزشهای موضعی شدید همراه است. بعد فوران گاز شروع میگردد که آبهای زیرزمینی و گل را به خارج پرتاب میکند و پس از باز شدن دودکش آغاز میگردد که قطعات سنگ با شدت به اطراف پراکنده میشود و برش خاصی تولید میکند که به آن برش حفر دودکش میگویند. و به این ترتیب آتشفشان متولد میشود و تمام آتشفشانهایی که در قرن اخیر فعالیت نمودهاند در مجاورت آتشفشانهای قدیمی تولید شدهاند.
فوران گازي :
فوران گازی انفجاری ممکن است دهانه مسدود آتشفشان را باز نماید و یا قله آن را به خارج پرتاب کند. در حالی که فاقد هرگونه گدازه است. نمیتوانیم منشا گازهایی را که سبب انفجار میشوند با اطمینان تعیین کنیم، زیرا انفجار ممکن است مربوط به خروج گازهای ماگمایی یا مربوط به آبهای زیرزمینی باشد که بر اثر گرما تبخیر گردیدهاند. فورانهای گازی غالبا در آتشفشانهای نیمه خاموشی که دهانه مسدود دارند، حاصل میشود. فورانهای مزبور بوسیله دانا (Dana) نیمه ولکانیک ، بوسیله موکالی اولتراولکانیک و بوسیله فونولف فوران غیرمستقیم نامگذاری گردید. از بین گازها هم بخار آب دارای اهمیت فوقالعاده است.
فوران آبدار :
درحالت کلی هنگامی که سفرههای آبدار زیرزمینی در مجاورت ستونهای ماگمایی قرار گیرد، آب آن گرم و به بخار تبدیل میشود. افزایش فشار باعث انفجار مخزن بخار میگردد و در این حالت از فورانهای آبدار صحبت میشود. این قبیل فورانها انفجاریاند و به همین دلیل به آنها انفجار آبدار میگویند. مآرهای بازالتی به این طریق بوجود میآیند. انفجار آبدار دارای انواع متفاوتی به شرح زیر است:
نوع اول
یکی از انفجارهای آبدار شناخته شده مربوط به ناحیه گوگردزایی پماتانگباتا در سوماتر در سال 1933 است. در ناحیه مزبور ، دو هفته قبل از فوران ، زمین لرزهای سبب باز شدن شکافهایی در زمین گردید و آبهای سطحی به داخل آبها نفوذ نمود. این آبها در اثر برخورد با گازهای گرم ماگمایی به دمای جوش رسید و سپس تبخیر گردید. در نتیجه انفجارهایی تولید شد که بخار آب تا ارتفاع 2000 متری از سطح زمین بالا رفت و قطعات سنگهای قدیمی و گل تا 1100 متر به هوا پرتاب شد و دو دهانه بزرگ در محل خروج ایجاد شد.
نوع دوم
فوران سودتسی سال 1963 در ایسلند با انفجار آبدار شروع گردید. در این منطقه گدازهها به کف دریای کمعمقتر نزدیک شد و از برخورد آن با آب دریا انفجار مهیبی به وقوع پیوست و بخار آب همرام خرده سنگ تا ارتفاع زیاد به هوا پرتاب شد.
نوع سوم
فوران آبدار کیلوئه در سال 1924 را نتیجه نشت سطح گدازه در دریاچه گدازه و حجاری آتشفشان و نفوذ بعدی آب به داخل مجاری خالی تصور میکنند. در اینجا تماس آب با گدازه ، فوران انفجاری بسیار شدیدی تولید نمود و تا 17 روز ادامه داشت.
مواد آتشفشان:.
کلیه مواد منفصل و ناپوسته پرتاپ شده از دهانه آتشفشان را تفرا( میگویند این اصطلاح را میتوان در مورد مواد ناپیوسته پرتاپی از دهانه آتشفشان ، بدون در نظرگرفتن اندازه آنها بکار برد
تفرا ممکن است از جنس مواد متفاوت از جمله قطعات شیشه ، کانی ، قطعات سنگی ، موادی که مستیقما در هنگام فوران از دهانه آتشفشانی به هوا پرتاپ میشود و مستیقما از ماگمای سازنده حاصل شدهاند و به آنها اجزای اصلی میگویند. موادی که از مجاری و دودکش آتشفشان کنده میشوند و ممکن است منشا ماگمایی و غیر ماگمایی داشته باشد در این صورت به آنها قطعات عارضهای میگویند.
تقسیم بندی مواد آتشفشانی بر اساس دانه بندی
تفرا را بر اساس قطعات تشکیل دهنده به انواع زیر تقسیم بندی میکنند.
· قطعاتی که قطر آنها بین 64 تا 256 میلیمتر و حتی بزرگتر از آن باشد،· تخته سنگ (بلوک) یا لمپ خوانده می· شوند.
· ذراتی را که قطر بین آنها 2 تا 64 میلیمتر داشته باشند لاپیلی می· گویند.
· ذرات با قطر کمتر از 0.06 تا 2 میلیمتر داشته باشند،· خاکسترهای دانه درشت نامیده می· شوند.
· ذرات با قطر کمتر از 0.06 میلیمتر را خاکسترهای دانه ریز می· گویند.
خاکستر Cinder
مواد نرم شبیه پودر یا ماسه هستند که یا از دانههای ریز گدازه (خاکستر شیشهای) یا از خرد شدن سنگهای جدار دودکش حاصل شدهاند. در مطالعات توصیفی خاکسترها لازم است نکات زیر رعایت شود.
· مانند آنچه در رسوب شناسی گفته می· شود از خاکسترها نیز باید آزمایش دانه سنجی به عمل آورد تا اندازه دانه· ها تعیین شود و آنها را به دانه· های ریز ،· متوسط و درشت تقسیم و خاکسترها را از ماسه· های آتشفشانی جدا نمود.
· مقدار درصد خاکسترهای شیشه· ای و منشا آنها تعیین می· شود باید اضافه کرد که در اثر انتقال خاکستر بوسیله باد ،· عمل جدا کردن دانه· ها خودبه· خود انجام می· شود. خاکسترهای خیلی دانه ریز می· توانند هفته· ها در هوا به حالت معلق باقی بمانند،· ولی خاکسترهای آتشفشانی دانه درشت خیلی زود و در مجاورت مرکز فوران بر جای گذاشته می· شوند گسترش خاکسترها در درجه اول به شدت انفجار و در درجه دوم به
وزش باد بستگی دارد.
مواد جامد به هم پیوسته آتشفشانی خاکسترها
توف Tuff
سنگ آذر آواری به هم پیوسته که میانگین اندازه قطعات کمتر از 2 میلیمتر (در حد خاکستر) باشد. اگر قطعات شیشه یا پونس در آن فراوان باشد به آن توف شیشهای میگویند.
ایگنیمبریتها
این قبیل سنگها را توفهای جوش خورده هم گفتهاند. هنگامی که خاکستر داغ روی هم قرار گرفته باشد، بخش زیرین به هم جوش میخورند و منظره گدازههای روان دروغی به خود میگیرند و از این لحاظ به ریولیت شباهت
دارند. اینگنیمریتها اصولا ترکیب اسیدی دارند و از ماگمای بسیار داغ و سیال بوجود میآیند. سیالیت آن هم به علت گازهای فراوانی است که در ماده مذاب وجود دارد. دمای زیاد و قدرت انبساط گازهای موجود در ماگما ، گدازه کفداری بوجود میآورد که تنها در دره ها و نواحی پست جریان مییابند و سریعا این نواحی را پر میکنند. بنابراین سطح فوقانی اینمبریتها مسطح ولی سطح زیرین آن ، سطح توپوگرافی قدیمی و پراعوجاج است.
رسوبات لاهار
لاهارها یا جریانهای گلی آتشفشانی بر روی دامنههای برخی از آتشفشانهای خشکی یافت میشود. لارهای سرد بیشتر توسط ریزش باران شدید بر روی خاکسترهای آتشفشانی سخت نشده تولید میشوند. لارهای داغ در زمانی که یک جریان پیروکلاستیکی به یک دریاچه یا رودخانه وارد شده یا در هنگامی که خاکسترهای حاصل از سقوط در هوا به داخل یک دریاچه دهانه آتشفشانی که بعدا لبریز میشود، ریخته شود، تشکیل میگردد.
لارهای داغ حاصل از امواج خروشان پیرولاستیکی در طی سال 1980 از انفجار مانت سنت هلتر تشکیل شده است. رسوبات لارها ، بافتی مشابه جریانهای گلی در مخروطهای افکنه و جریانهای خردهدار در دریای عمیق را دارند و نبود جورشدگی و فابریک با گل فراوان. لایه قاعدهای ممکن است دانه بندی تدریجی معکوس داشته باشد و ممکن است بلوکهای بزرگ در خاکسترها شناور باشند.
نمونهای از فورانهای مهم دنیا
· آتشفشان وزوو
· آتشفشان پله
· آتشفشان بزیمیانی · آتشفشان پاری کوتین در مکزیک
· آتشفشان نست هلن
کاربرد های علم آتشفشان شناسی
1-با کمک علم آتشفشان شناسی می توان تا حدودی از ساختمان و ترکیب داخلی زمین (حداقل پوسته و گوشته فوقانی) اطلاعاتی را کسب نمود.
2 - هر چند مواد آتشفشانی که به سطح زمین می رسند، نماینده واقعی قسمت ذوب شده آن نیستند (به دلیل ذوب درصدی، تفریق، آلایش و...) ولی بخشی از انکلا وهای موجود در آنها که قطعاتی از سنگ های ذوب نشده قسمت های ژرف هستند و توسط آتشفشان ها به سطح زمین می رسند، می توانند نماینده قسمت ذوب شده باشند.بررسی این سنگهای بیگانه Olistolite و مواد آتشفشانی ما را در شناخت درون زمین یاری می دهد.
3- امروز استفاده از انرژی ژئوترمال در بسیاری از کشورها مرسوم است و جزء انرژی های ارزان محسوب می شود.
سرزمین های نزدیک به آتشفشان های فعال، نیمه فعال و جوان که به تازگی آرامش یافته اند، دارای منابع انرژی خوبی هستند. این انرژی همچنین بعنوان یک منبع تجدیدپذیر و بدون آلودگی زیست محیطی در واقع یکی از امیدهای بشری است. در کشور ما نیز منابع زمین گرمایی غیرعادی بسیاری وجود دارد که توجه به شناخت و چگونگی استفاده از انرژی آنها راهی است که به تازگی آغاز شده است و با کمی حفاری و ایجاد تاسیسات نسبتا ارزان می توان به منابع انرژی ارزشمندی دست یافت.
4- با عنایت به علم آتشفشان شناسی درباره فعالیت مجدد آتشفشان ها و خطرات احتمالی آنها آگاهی کافی در اختیار مجامع قرار می گیرد.
5- شناخت مسائل وابسته به آتشفشان هاو سنگ های آتشفشانی نظیر تفریق ماگمایی در آشیانه ماگمایی و محلول های گرمابی وابسته، جایگاه سنگ های آتشفشانی و خاستگاه آنها بسیاری از مسائل ژنتیکی کانی ها را حل می کند زیرا بسیاری از کانسارهای فلزی و غیر فلزی بطور مستقیم یا غیرمستقیم حاصل آتشفشان ها هستند. به طور نمونه وابستگی کانسارهای ذیل با پدیده ها و سنگ های آتشفشانی ذکر شده است:
اغلب کانسارهای مس در ایران به طور مستقیم یا غیرمستقیم با سنگ های آتشفشانی مرتبط می باشند.
تمام کانسارهای Mn ایران با با سنگ های اتشفشانی و محلول های گرمابی وابسته به آنها ارتباط دارند. مانند کانسارهای منگنز استان قم – نائین و آذربایجان.
تمامی کانسارهای آنتیموان – آرسنیک ، جیوه و طلای اپی ترمال، وابسته به سنگ های آتشفشانی و محلول های گرمابی آنها هستند؛ مانند کانسارهای زرشوران – آق دره – شوراب – داشکستن.
تقریبا تمامی کانسارهای بنتونیت – کائولن «ترشیاری» و زئولیت های ایران با توف های اسیدی آتشفشانی در ارتباط می باشند.
برخی از کانسارهای سرب و روی نیز با سنگ های آتشفشانی ارتباط دارند.
6_ یک کوه آتشفشان دارای مراحل تولد، کودکی – جوانی (فعال)، پیری و مرگ (غیرفعال – نیمه فعال) است که می تواند با ایجاد کانسارها و منابع انرژی و با فعالیت های انفجاری، ساختار اقتصادی و اجتماعی یک کشور را تحت الشعاع قرار دهد. فعالیت آتشفشانی در عصر حاضر مانند زلزله در گروه بالایای طبیعی و ناگهانی محسوب می شود.
بهترین راه برای مقابله با چنین پدیده های طبیعی شناخت هر چه بیشتر آنها می باشد.
بزرگترین آتشفشان کره زمین
بزرگترین آتشفشان کره زمین مونالوآ نام دارد که بخشی از جزایر هاوایی را تشکیل میدهد. محیط قاعده مخروط این آتشفشان 600 کیلومتر و قله آن نسبت به کف اقیانوس که آن را احاطه کرده است 10 کیلومتر ارتفاع دارد. این آتشفشان ، همراه با سایر قسمتهای جزایر هاوایی نشاندهنده موادی هستند که به وسیله فورانهایی که از یک میلیون سال پیش تا کنون ادامه داشتهاند، بیرون ریخته شدهاند.
بزرگترین آتشفشان کشف بشر
بزرگترین آتشفشانی که تا کنون به وسیله بشر کشف شده است، الیمیوس مونز یا کوه المپیک نام دارد که در کره مریخ واقع است. شواهد به دست آمده از طریق عکسبرداریهای سفینه فضایی ماریند 9 نشان میدهد که ارتفاع این آتشفشان احتمالا 23 کیلومتر بوده و کالدرای آن نیز 65 کیلومتر عرض دارد.
منبع : سایت گروه زمین شناسی دانشگاه زاهدان